معنی موسس امپراتوری روم
حل جدول
شارل مانی
امپراتوری روم شرقی
بیزانس
بنیانگذار امپراتوری مقدس روم
شارل مانی
امپراتوری
شاهنشاهی
واژه پیشنهادی
اطلاعات عمومی
امپراتوری روم، مدتی بیش از چهارصد سال، بر تمام سرزمین های دورادور دریای مدیترانه و بیشتر ملت های دیگر بخش های قاره ی اروپا حکومت می کرد.
شواهد باستان شناسی، حکایت از یک تغییر و اتحاد بزرگ در حوالی سال های ۶۰۰ پیش از میلاد دارد؛ اتفاقی که منجر به تأسیس روم به عنوان یک شهر واقعی می شود! رومی ها روایتی خاص از تاسیس شهر خود داشتند. براساس افسانه ها، روم توسط دو برادر دوقلو به نام های "روملوس" و رموس" تاسیس شد. این دو برادر توسط عموی بدذات خود در کنار رود "تیبر" رها شدند، اما توسط یک گرگ نجات یافتند! آن ها وقتی که بزرگ شدند، از عموی خود انتقام گرفتند.
بخش بزرگی از سرزمین های امروزی کشورهای انگلستان و فرانسه، بلژیک و هلند، اسپانیا و پرتقال، سوئیس، اتریش، مجارستان و همچنین بخشی از کشور آلمان، رومانی، بلغارستان، یونان، ترکیه، فلسطین، سوریه، کشور عربستان سعودی، جمهوری متحد عرب، تونس، الجزایر و مراکش تماما زیر حاکمیت امپراتوری روم بود و از مرکز ایتالیا اداره می شد.
سقوط این امپراتوری پهناور در غرب دنیای متمدن، بسیار تدریجی صورت گرفت. این سقوط به قدری تدریجی بود که خیلی ها می گفتند روم "سقوط نکرد"! در فاصله ی سال های 400 تا 430 میلادی، گروه های بزرگی از ملت های دیگر، به درون امپراتوری رخنه کردند و در مناطق جنوب فرانسه، اسپانیا و همچنین شمال قاره ی آفریقا سکونت گزیدند.
اینان، رفته رفته، ادعای استقلال از روم کردند. تا حدود سال 500 میلادی، تمام بخش های غربی امپراتوری ایتالیا، شمال قاره ی آفریقا، فرانسه و همچنین اسپانیا از پادشاهان آلمانی که مستقل از روم حکومت می کردند، فرمان می بردند.
امپراتور دیوکلیسن (243 تا 313 میلادی)، در سال 286 میلادی، امپراتوری روم را به دو بخش کرده بود! مدت ها پس از "سقوط" امپراتوری روم غربی، امپراتوری روم شرقی همچنان پابرجا ایستاده بود. مرکز یا پایتخت آن نیز شهر باستانی بیزانس بود که بعدها قسطنطنیه و در عصر حاضر، استانبول نامیده شده است.
این شهر تقریبا به مدت هزار سال، شهر اصلی جهان و پایتخت امپراتوری روم در شرق ود. سرانجام، وقتی ترک ها در سال 1453 میلادی شهر قسطنطنیه را به تصرف خود درآوردند، این امپراتوری روم شرقی نیز سقوط کرد.
امپراتوری روم، تا مدت دویست سال، صلح را حفظ کرد و خدمت پر ارزش دیگری برای تمدن بشر انجام داد! یعنی به حفظ ادبیات و علوم یونایی و سپس انتقال آن به دنیای پیشرفته در جهان غرب کمک رساند.
لغت نامه دهخدا
امپراتوری. [اِ پ ِ] (لاتینی، حامص) شاهنشاهی کردن. || سلطنت و حکومتی که در رأس آن امپراتور قرار دارد. || (اِ) مجموعه ٔ ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراتور است. شاهنشاهی. || مجموعه ٔ ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود. (فرهنگ فارسی معین).
روم
روم. (اِخ) کوه معروفی است در بلاد واسعه ای که آن را به صورت بلادالروم آرند. (از معجم البلدان). و رجوع به روم شود.
روم. (ع اِ) رَوم. نرمه ٔ گوش. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). و رجوع به رَوم شود.
عربی به فارسی
از پا افتادن , لنگ شدن , فرو ریختن , غرق کردن (کشتی) , فرورفتن , برپا کننده , موسس , بنیان گذار , ریخته گر , قالبگیر
مترادف و متضاد زبان فارسی
پادشاهی، خلافت، شاهنشاهی
فرهنگ فارسی هوشیار
شاهنشاهی کردن، سلطنت و حکومتی که در را ء س آن امپراطور قرار دارد، مجموعه ممالک و نواحیی که تحت سلطنت امپراطور است شاهنشاهی، مجموعه ممالکی که تحت نظر دولتی مقتدر اداره شود.
معادل ابجد
1272